سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جمعه 103 آذر 2: امروز

سیزده‌به‌در سیزدهمین روز فروردین ماه و آخرین روز از جشن‌های سال نو است. در تقویم‌های رسمی ایران این روز «روز طبیعت» نامگذاری شده است و از تعطیلات رسمی به شما می‌آید. عده‌ای از مردم معتقدند که در این روز باید برای دور کردن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. سیزدهمین روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشتر که در اوستا یَشتی هم به نام آن وجود دارد، ایزد باران است. در باور پیشینیان پیش از اشوزرتشت، برای اینکه ایزدِ باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر، از این ایزد یاد کنند و از او درخواست باریدن باران داشته باشند.

برای خواندن ادامه متن بر روی ادامه مطلب ... کلیک کنید  

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط محمدرضا در یکشنبه 86/1/12 و ساعت 5:40 عصر | نظرات دیگران()

با سیصد چه کار کنیم؟

روز نهم مارس 2007 و هجدهم اسفند 1385، نمایش عمومی فیلم سیصد The 300 آغاز می‌شود. فیلمی که اگرچه هنوز هیچ یک آن را ندیدیم لیک از تریلرها و تبلیغهایش به روشنی مشخص است که نه فقط با اغراقهای فراوان و دور از واقع تهیه شده که به روشنی خشایارشاه و به کل هخامنشیان و پارسیان را به سان قومی وحشی و غارتگر به تصویر کشیده است، چنانچه اگر ندانید داستان این فیلم درباره‌ی ایرانیان است، با مشاهده‌ی تصاویر و تبلیغهای فیلم، لشگر مهاجم را قبائلی بربر و آدمخوار فرض می‌کنید

اصل این ماجرا و دفاع سیصد و اندی نفره‌ی اسپارتی در برابر لشکر عظیم خشایارشاه به واقع اتفاق افتاده است؛ اگرچه نباید دور از نظر داشت که راویان این ماجرا، همگی مورخان و شاعران و نویسندگان یونانی بوده‌اند و دور از نظر نیست که چونان عادت همیشگی‌شان، در اعداد و اتفاقات تا سرحدات ممکن مبالغه کرده باشند که یونانیان به کل، افسانه‌دوستند و افسانه‌پردازانی قابل. ولیک این که در کجای تاریخ، پارسیانی را که همیشه به عدالت‌گستری و دلرحمی شهره بودند، چنین بربر معرفی شده‌اند، بر من یکی که پوشیده است!
«تاریخ را برندگان می‌نویسند» و برنده کسی است که زور و زر دارد. زور و زر ایجاد کننده‌ی حق است و همه‌ی اینها دلایل جسارتی اینچنینی است. سازندگان این فیلم نه تنها کمترین توجهی به تاریخ هخامنشی -حتی همان تاریخی که مورخان خودشان نوشته‌اند- نداشته‌اند که حتی بدیهیات را نیز زیر پا نهاده‌اند. ایرانیان از نژاد قفقازی هستند و سفیدپوست، رنگ پوست خشایارشاه و لشگریانش چگونه است؟ شرقیان و علی‌الخصوص ایرانیان -شاید به دلایل اقلیمی- پیوسته لباسهای کامل و بلند بر تن می‌کرده‌اند، قیاس کنید با پوشش مهاجمان که مدل وحشی شده‌ی لباس اسپارتی‌ها بدون شنل است! مردان پارسی تا آنجا که من خوانده‌ام، نه فقط موی سر، که سبیل و ریششان را بلند می‌کردند و به خوبی می‌آراستند، چنانچه در تمامی کتب، پارسیان به مشخصه‌ی ریش بلند و قبای پر چینشان از دیگر قبایل تمیز داده می‌شوند و حال این چه سر و رویی است که برای آنان ساختند! نزد پارسیان، کلاه پیوسته نشان تشخص بوده و تا همین نیم قرن پیش هم، بی‌کلاه در جمع ظاهر شدن نشانه‌ی شلختگی و بی‌دقتی بود، ولی تهیه‌کنندگان این فیلم به سادگی «کشف کلاه!» کرده‌اند و... مواردی از این دست آنقدر فراوان است که با اندکی تحقیق، خود مقاله‌ای کامل و جامع خواهد شد و فراموش نکنید که هنوز هیچ کداممان فیلم را ندیدیم و تنها از چند تصویر توانستیم این همه اشکال ساختاری درآوریم؛ ببینید بعد از تماشای فیلم، ایرادها و اشکالات به چند دفتر خواهد رسید!

داستان فیلم :
 

داستان فیلم، جنگ ایران و یونان در میدان جنگ ترموپیل (گردنه معروفی در یونان، بین کوه اویته و خلیج مالیک) است. جایی که پادشاه اسپارتی یعنی لئونیداس ارتش 300 نفری خود را علیه ارتش عظیم ایرانیان تجهیز کرد تا مقابل سپاه خشایارشا ایستادگی کنند اما گوژپشتی دروازه‌های شهر را به روی لشگر ایران باز می‌کند بنابر روایت هرودوت از تاریخ، این 300 اسپارتی توانستند جلوی لشگر عظیم خشایارشا به مدت 3 روز مقاومت کنند اما در نهایت شکست خوردند. بنا بر این روایات همین دفاع سه روزه باعث اتحاد یونانیان علیه ایرانیان و همین آغازی شد برای دموکراسی یونان و در نهایت شکست خشاریارشا در نبردهای بعدی. [...] گذشته از نکات تاریخی آزاردهنده‌ترین قسمت‌های 300، تصویر ایرانیان است. در این فیلم سپاه ایران افرادی هستند مشابه وحشی‌ها و موجودات نفرت‌انگیز ارباب حقه‌ها یعنی «اورک‌ها». کسانی که جز کشتن نمی‌دانند و از نظر مغزی هم موجوداتی هستند در ردیف غول‌های ابله داستان‌های هری پاتر که البته در برابر 300 نفر یونانی خوش‌تیپ و فداکار زمین‌گیر می‌شوند.


نوشته شده توسط محمدرضا در چهارشنبه 85/12/23 و ساعت 2:22 عصر | نظرات دیگران()

چهارشنبه آخر سال ( چهار شنبه سوری )

یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - " مراسم چهارشنبه سوری " است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال  گویند.  دربارهً چهارشنبه سوری، کتاب ها و سندهای تاریخی، مطلبی یا اشاره ای نمی یابیم و تنها در این قرن اخیر، یا دقیق تر، در این نیم قرن اخیر است که مقاله ها و پژوهشهای متعددی در این باره منتشر شده و یا در نوشته های مربوط به نوروز به چهارشنبه سوری نیز پرداخته اند.  

برگزاری چهارشنبه سوری، که در همهً شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبهً سال ( یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه )، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن : " زردی من از تو، سرخی تو از من "، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند. تا زمانی که از ظرف های سفالین چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، پس از خانه تکانی، کوزهً کهنه ای از پشت بام خانه به کوچه می انداختند؛ کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته بودند. اسفند دود کردن و آجیل خودرن، فال گرفتن، " فال گوش " ( در کوی و گذر به حرف عابران گوش دادن و از مضمون آن ها برای نیت خود تفاًول زدن. ) و " قاشق زنی " ( معمولا زنان روی خود را می پوشانند و با قاشق، یا کلید به خانه ها در می زنند، صاحب خانه شیرینی، میوه و یا پول در ظرف آنها می گذارد. ) نیز از باورها و رسم هایی است که به ویژه در بین نوجوانان، هنوز به کلی فراموش نشده است؛ و این رسم ها و باورها در شهرهای مختلف با یکدیگر متفاوت اند. 

برای خواندن ادامه متن بر روی ادامه مطلب... کلیک کنید.

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط محمدرضا در دوشنبه 85/12/21 و ساعت 5:59 عصر | نظرات دیگران()
جوایز اسکار سال ۲۰۰۷

بهترین فیلم - BEST MOTION PICTURE - : فیلم ?از دست رفته? Departed به کارگردانی مارتین اسکورسیزی
بهترین کارگردانی - DIRECTING - : مارتین اسکورسیزی برای فیلم ?از دست رفته?
بهترین بازیگر مرد : فارست ویتاکر برای فیلم ?آخرین شاه اسکاتلند? The Last King of Scotland
بهترین بازیگر زن : هلن میرن برای فیلم ?ملکه? The Queen
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد : آلن آرکین برای فیلم ?لیتل میس سانشاین? Little Miss Sunshine
بهترین بازیگر نقش مکمل زن : جنیفر هادسن برای فیلم ?دختران رویائی? Dreamgirls
بهترین فیلمنامه اصلی - ORIGINAL SCREENPLAY - : میشل آرندت برای فیلم ? لیتل میس سانشاین ?
بهترین فیلمنامه اقتباسی - ADAPTED SCREENPLAY - : ویلیام موناهان برای فیلم ?از دست رفته?
بهترین فیلمبرداری – CINEMATOGRAPHY - : فیلم ?هزاری توی پن? Pan"s Labyrinth
بهترین تدوین - FILM EDITING - : فیلم ?از دست رفته?
بهترین ترانه - ORIGINAL SONG - : ترانه " I Need to Wake Up"، فیلم ? یک حقیقت تلخ ?
بهترین موسیقی متن - ORIGINAL SCORE - : فیلم ?بابل? Babel
بهترین صدا برداری - SOUND MIXING- : فیلم ?دختران رویایی?
بهترین تدوین صدا - SOUND EDITING - فیلم ?نامه هایی از ایوجیما? Letters From Iwo Jima
بهترین کارگردانی هنری و طراحی صحنه - ART DIRECTION - فیلم ?هزارتوی پن?
بهترین طراحی لباس - COSTUME DESIGN - : فیلم ?ماری آنتوانت? Marie Antoinette
بهترین جلوه های ویژه - VISUAL EFFECTS - : فیلم ?دزدان دریائی کارائیب-صندوقچه مرد مرده?
بهترین چهره ‌پردازی - MAKEUP - : فیلم ?هزارتوی پن?
بهترین فیلم خارجی : فیلم ?زندگی های دیگران? The Lives of Others
بهترین فیلم انیمیشن : فیلم ?قدمهای شاد? Happy Feet
بهترین فیلم مستند : فیلم ?یک حقیقت تلخ? An Inconvenient Truth


نوشته شده توسط محمدرضا در پنج شنبه 85/12/10 و ساعت 6:14 عصر | نظرات دیگران()

در سال 1990 یک بشقاب پرنده مثلثی شکل در شرق بروکسل ظاهر شد و پس از مشاهده آن دو فروند جنگنده پیشرفته اف 16 برای تعقیب و رهگیری آن اعزام شدند. که این تعقیب و گریز بدون تتیجه پایان گرفت.
در حین عملیات تعقیب و گریز حادثه بسیار حیرت انگیزی رخ داد : خلبانانی که که بشقاب پرنده را تعقیب می کردند اظهار داشتند که بشقاب پزنده طی مدت زمان یک ثانیه از ارتفاع 7000 پایی (2000 متری) به ارتفاع 600 پایی (180 متری)سقوط کرد و در آن ارتفاع به پرواز در آمد!!

برای خواندن ادامه متن بر روی ادامه مطلب... کلیک کنید.

ادامه مطلب...

نوشته شده توسط محمدرضا در پنج شنبه 85/12/10 و ساعت 9:56 صبح | نظرات دیگران()

بالا

بالا