سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شنبه 103 آذر 3: امروز

با سیصد چه کار کنیم؟

روز نهم مارس 2007 و هجدهم اسفند 1385، نمایش عمومی فیلم سیصد The 300 آغاز می‌شود. فیلمی که اگرچه هنوز هیچ یک آن را ندیدیم لیک از تریلرها و تبلیغهایش به روشنی مشخص است که نه فقط با اغراقهای فراوان و دور از واقع تهیه شده که به روشنی خشایارشاه و به کل هخامنشیان و پارسیان را به سان قومی وحشی و غارتگر به تصویر کشیده است، چنانچه اگر ندانید داستان این فیلم درباره‌ی ایرانیان است، با مشاهده‌ی تصاویر و تبلیغهای فیلم، لشگر مهاجم را قبائلی بربر و آدمخوار فرض می‌کنید

اصل این ماجرا و دفاع سیصد و اندی نفره‌ی اسپارتی در برابر لشکر عظیم خشایارشاه به واقع اتفاق افتاده است؛ اگرچه نباید دور از نظر داشت که راویان این ماجرا، همگی مورخان و شاعران و نویسندگان یونانی بوده‌اند و دور از نظر نیست که چونان عادت همیشگی‌شان، در اعداد و اتفاقات تا سرحدات ممکن مبالغه کرده باشند که یونانیان به کل، افسانه‌دوستند و افسانه‌پردازانی قابل. ولیک این که در کجای تاریخ، پارسیانی را که همیشه به عدالت‌گستری و دلرحمی شهره بودند، چنین بربر معرفی شده‌اند، بر من یکی که پوشیده است!
«تاریخ را برندگان می‌نویسند» و برنده کسی است که زور و زر دارد. زور و زر ایجاد کننده‌ی حق است و همه‌ی اینها دلایل جسارتی اینچنینی است. سازندگان این فیلم نه تنها کمترین توجهی به تاریخ هخامنشی -حتی همان تاریخی که مورخان خودشان نوشته‌اند- نداشته‌اند که حتی بدیهیات را نیز زیر پا نهاده‌اند. ایرانیان از نژاد قفقازی هستند و سفیدپوست، رنگ پوست خشایارشاه و لشگریانش چگونه است؟ شرقیان و علی‌الخصوص ایرانیان -شاید به دلایل اقلیمی- پیوسته لباسهای کامل و بلند بر تن می‌کرده‌اند، قیاس کنید با پوشش مهاجمان که مدل وحشی شده‌ی لباس اسپارتی‌ها بدون شنل است! مردان پارسی تا آنجا که من خوانده‌ام، نه فقط موی سر، که سبیل و ریششان را بلند می‌کردند و به خوبی می‌آراستند، چنانچه در تمامی کتب، پارسیان به مشخصه‌ی ریش بلند و قبای پر چینشان از دیگر قبایل تمیز داده می‌شوند و حال این چه سر و رویی است که برای آنان ساختند! نزد پارسیان، کلاه پیوسته نشان تشخص بوده و تا همین نیم قرن پیش هم، بی‌کلاه در جمع ظاهر شدن نشانه‌ی شلختگی و بی‌دقتی بود، ولی تهیه‌کنندگان این فیلم به سادگی «کشف کلاه!» کرده‌اند و... مواردی از این دست آنقدر فراوان است که با اندکی تحقیق، خود مقاله‌ای کامل و جامع خواهد شد و فراموش نکنید که هنوز هیچ کداممان فیلم را ندیدیم و تنها از چند تصویر توانستیم این همه اشکال ساختاری درآوریم؛ ببینید بعد از تماشای فیلم، ایرادها و اشکالات به چند دفتر خواهد رسید!

داستان فیلم :
 

داستان فیلم، جنگ ایران و یونان در میدان جنگ ترموپیل (گردنه معروفی در یونان، بین کوه اویته و خلیج مالیک) است. جایی که پادشاه اسپارتی یعنی لئونیداس ارتش 300 نفری خود را علیه ارتش عظیم ایرانیان تجهیز کرد تا مقابل سپاه خشایارشا ایستادگی کنند اما گوژپشتی دروازه‌های شهر را به روی لشگر ایران باز می‌کند بنابر روایت هرودوت از تاریخ، این 300 اسپارتی توانستند جلوی لشگر عظیم خشایارشا به مدت 3 روز مقاومت کنند اما در نهایت شکست خوردند. بنا بر این روایات همین دفاع سه روزه باعث اتحاد یونانیان علیه ایرانیان و همین آغازی شد برای دموکراسی یونان و در نهایت شکست خشاریارشا در نبردهای بعدی. [...] گذشته از نکات تاریخی آزاردهنده‌ترین قسمت‌های 300، تصویر ایرانیان است. در این فیلم سپاه ایران افرادی هستند مشابه وحشی‌ها و موجودات نفرت‌انگیز ارباب حقه‌ها یعنی «اورک‌ها». کسانی که جز کشتن نمی‌دانند و از نظر مغزی هم موجوداتی هستند در ردیف غول‌های ابله داستان‌های هری پاتر که البته در برابر 300 نفر یونانی خوش‌تیپ و فداکار زمین‌گیر می‌شوند.


نوشته شده توسط محمدرضا در چهارشنبه 85/12/23 و ساعت 2:22 عصر | نظرات دیگران()

بالا

بالا