سیزدهبهدر سیزدهمین روز فروردین ماه و آخرین روز از جشنهای سال نو است. در تقویمهای رسمی ایران این روز «روز طبیعت» نامگذاری شده است و از تعطیلات رسمی به شما میآید. عدهای از مردم معتقدند که در این روز باید برای دور کردن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. سیزدهمین روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشتر که در اوستا یَشتی هم به نام آن وجود دارد، ایزد باران است. در باور پیشینیان پیش از اشوزرتشت، برای اینکه ایزدِ باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر، از این ایزد یاد کنند و از او درخواست باریدن باران داشته باشند.
برای خواندن ادامه متن بر روی ادامه مطلب ... کلیک کنید
در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروز، هنگامی که سبزه از زمین میرویید و گندم و حبوبات سبز میگشتند، در روز سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند میکردند هر چقدر"7" عددی مقدس و محترم است،"13" عدد نحس و نامبارکی تلقی میشود. ایرانیها برای اینکه این بدیمنی را از خود دور کنند از چند صد سال پیش قرار گذاشتند که اولین روز"13" از سال جدید به دشت و صحرا بروند، سبزههایی را که در هفتسین گذاشته بودند در آبی بیندازند و آنقدر شادی و جستوخیز کنند تا نحسی روز سیزده از آنها دور شود. غذای روز سیزده بهدر شهرهای مختلف فرق میکند. در اغلب شهرها، زنان باقالیپلو، آش، کوکو یا کوفته درست میکنند.معروفترین رسم سیزده بهدر پس از به آب سپردن سبزهها، گره زدن دو سبزه به همدیگر است. این دو سبزه را تمثیلی از پیوند یک زن و مرد جوان میدانند. به همین دلیل مادربزرگها جوانها و بخصوص دختران جوان را به گره زدن سبزهها تشویق میکنند.دکتر نیکنام دربارة سابقة رسم گره زدن در روز سیزده بهدر میگوید: برخی از آداب نوروز به آیین زرتشتی بازنمیگردد بلکه مربوط به باورهای مردمان آریایی است که پیش از زرتشت در سرزمین ایران زندگی میکردند. طبق یکی از این باورها، بارندگی به فرشتهای به نام تِشتر مربوط است که در آسمانها به صورت اسب سپیدی در حال حرکت است و هرگاه با دیوی به نام اَپوش بجنگد و برنده شود، سالی پر از سبزی و خرمی و باران در پیش است. به همین دلیل ایرانیان روز سیزدهم فروردین کنار سبزهها و جویبارها میروند و بهویژه زنان که نمایندة آناهیتا یعنی ایزدآب هستند با نوازش سبزهها و گره زدن آنها حمایت خود را از فرشتة باران نشان میدهند. امّا دکتر وکیلیان میگوید: در گذشته جامعة ما جامعة بستهای بوده است. زن همیشه در خانه بوده و منتظر بوده تا به خواستگاریاش بروند. امروزه تغییراتی بهوجود آمده اما در گذشته دختران نمیتوانستند همسرشان را خودشان انتخاب کند. بنابراین مهمترین آمال و آرزوهای هر دختری در گذشته این بود که شوهر خوبی بکند یا زودتر به خانة بخت برود. دربارة دخترها این حرف وجود داشت که: دختر که رسید به "20" باید نشست و به حالش گریست. اینها جزء فرهنگ ما بوده است. دختر در"16"، "17" سالگی باید به خانة بخت میرفت وگرنه مایة ننگ به حساب میآمد. اینها واقعیاتی بود که وجود داشت. به همین دلیل دخترها به امامزاده میرفتند، سبزه گره میزدند و سفرههای نذری پهن میکردند تا شاید نیروهای غیبی کمک کنند و شوهری برایشان پیدا شود زیرا دختری که ازدواج نمیکرد جایگاهی در جامعه نداشت. روز سیزدهم فروردین مانند شب آخرین چهارشنبة سال اهمیت ویژهای دارد. اگر با چهارشنبهسوری به استقبال نوروز میرویم، با سیزده بهدر نوروزمان را بدرقه میکنیم. نوروز که مراسمش محفلی خانوادگی دارد، با دو حرکت اجتماعی و عمومی از خانهها به خارج راه مییابد، با دو آیین سنتی که نشان از همبستگی جمعی دارند.
(از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
نوشته شده توسط محمدرضا در یکشنبه 86/1/12 و ساعت 5:40 عصر |
نظرات دیگران()